خلاصه مقاله

دستیابی به موفقیت هر پروژه، بدون توجه به برنامه ریزی آن پروژه غیرممکن خواهد بود. اهمیت برنامه ریزی در پروژه های بزرگ که از چندین فاز یا زیرپروژه تشکیل شده اند بسیار پرنگ تر میباشد. اتخاذ استراتژی برنامه ریزی پروژه یکی از موارد چالش برانگیز این قبیل پروژه ها میباشد که یکی از مهمترین بخش های آن، نحوه تعریف ساختار شکست کار پروژه میباشد.

در راستای تعریف WBS از تکنیک تجزیه (Decomposition) استفاده میشود. با فرض بلندمدت بودن زمان اجرای پروژه، تنها عامل تاثیرگذار بر بررسی تکنیک تجزیه، میزان پیچیدگی پروژه میباشد. یقینا هر چه میزان پیچیدگی پروژه بیشتر باشد، شناخت کافی نسبت به اجزاء آتی WBS وجود نخواهد داشت و در نتیجه کار آتی پروژه در سطوح بالای WBS برنامه ریزی میشود. این روش تعریف WBS پروژه ها برنامه ریزی موج غلطان می باشد که قسمتی از برنامه ریزی تفصیل تدریجی میباشد. این مقاله قصد دارد چارچوبی مناسب به منظور اتخاذ استراتژی برنامه ریزی پروژه بر مبنای تعیین سطح مناسب تفصیل WBS ارائه نماید. مقاله پیش رو در ابتدا بررسی مرور ادبیات را در دو زمینه روش های تعریف WBS و پیچیدگی پروژه ها انجام میدهد. پس از آن به منظور تصمیم گیری در خصوص استفاده از RWP و یا عدم استفاده از آن در پروژه ها معیارهای پیچیدگی موجود را مورد مطالعه قرار میدهیم. سپس از میان روشهای موجود تصمیم گیری چندمعیاره، برای استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استدلال میکنیم. در ادامه مطالعه موردی جهت تبیین روش پیشنهادی ارائه شده و به نتیجه گیری و پیشنهاد در خصوص تحقیقات آتی پرداخته میشود.